تفسیر انوار القرآن - نوشته: عبدالرؤوف مخلص
مکی است و داراي 3 آيه است.
اين سوره به قول مشهور و قول جمهور مفسران، مكي است. اما حسن، عكرمه و قتاده گفتهاند كه سوره كوثر مدني است و رأي ابنكثير نيز همين است.
وجه تسميه: اين سوره بدان جهت «كوثر» نام گرفت كه با آيه: إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ افتتاح شده است. تفسير «كوثر» در حديث شريف ذيل به روايتانسبنمالك رضی الله عنه چنين بيان شده است: «رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به خواب سبكي فرو رفته بودند سپس تبسمكنان سرشان را از خواب برداشتند و خطاب به اصحاب گفتند: آيا ميدانيد كه دليل تبسمم چه بود؟ يا اصحاب از ايشان دليل تبسمشان را پرسيدند. فرمودند: همينك بر من سورهاي نازل شد. سپس به تلاوت آن پرداختند تا سوره را ختم نمودند. سپس از اصحاب خود پرسيدند: آيا ميدانيد كه كوثر چيست؟ اصحاب گفتند: خدا جلّ جلاله و رسولش داناترند. فرمودند: كوثر نهري است كه خداي عزوجل در بهشت به من عطا كرده است و بر آن خيري است بسيار، امتم در روز قيامت بر آن وارد ميشوند و ظروف آن به شماره ستارگان است پس بندهاي از آن ربوده ميشود و من ميگويم: پروردگارا! آخر او از امت من است. اما به من ميگويند: تو نميداني كه آنان بعد از تو چه پديد آوردند؟».
ابنابي حاتم از سدي در بيان سبب نزول اين سوره روايت كردهاست كه گفت: قريش به كسي كه پسرانش ميمرد، ميگفتند: فلان بيسرانجام و بلاعقب است! پس چون قاسم، يا ابراهيم فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم درگذشت، عاصيبنوائل گفت: «بتر محمد: محمد بلاعقب گرديد». سپس اين سوره در رد سخنشان نازل گرديد. و در بيان سبب نزول آن روايات ديگري نيز نقل شده است اما مفاد همه آنها ايناست كه مشركان رسول اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و پيروانشان را ضعيف و حقير ميشمردند و به مرگ اولاد ذكورشان ـ قاسم در مكه و ابراهيم در مدينه ـ خوشحال بوده و ازدرگير شدن مؤمنان با حوادث سخت يا محنتبار شادماني ميكردند پس اين سوره نازل شد تا اعلام كند كه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نيرومند و پيروز و پيروانشان غالب اند ومرگ فرزندان به هيچ وجه از شأن ايشان كم نميكند و اين دشمنان پيامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم اند كه در نهايت بلا عقب ميباشند زيرا از آنان هيچ نام و آوازه نيكي باقي نميماند.
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (1)
«همانا ما به تو كوثر عطا كرديم» كوثر ـ چنانكه بيان شد ـ نهري در بهشت است كه خداي عزوجل آن را به مثابه كرامت و گراميداشتي براي پيامبر خويش صلّی الله علیه و آله وسلّم و امتشان قرار داده است. كوثر در لغت: خيري است كه در منتهاي بسياري و فراواني قرار داشته باشد بنابراين، اين كلمه شامل هر خيري ميشود كه به رسول اكرم صلّی الله علیه و آله وسلّم عنايت گرديده است، اعم از حوض كوثر و ديگر خيرها وبركتها. بهقولي: كوثر قرآن است. به قولي ديگر: كوثر، كثرت اصحاب و امت آن حضرت صلّی الله علیه و سلّم است. در حديث شريف آمدهاست: «كوثر نهري در بهشت است كه هر دو لبه آن از طلا و بستر آن در و يا قوت است، خاك آن پاكيزهتر و خشبوتر از مشك و آب آن شيرينتر از عسل و سپيدتر از برف است». يا كوثر حوض رسول اكرم صلّی الله علیه و آله وسلّم در موقف محشر است چنانكه در حديث متقدم به روايت انس رضی الله عنه گذشت. شايان ذكر است كه اين دو قول، صحيحترين اقوال در اين رابطه ميباشد بنابراين، كوثر هم نهري است در بهشت، هم حوضي است كه امت آن حضرت صلّی الله علیه و سلّم در روز قيامت بر آن وارد ميشوند و هم خيري است كه به آن حضرت صلّی الله علیه و سلّم عنايت شده است كه اين معني، همه اقوال فوق را در بر ميگيرد.
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (2)
«پس براي پروردگارت نماز بگزار» يعني: اي پيامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم ! چنانكه به تو در دنيا و آخرت خير بسيار دادهايم پس به شكرانه اين نعمتها خالصانه براي ما بر نمازهاي فرض خويش مداومت كن «و قرباني كن» براي رضاي ما و بهنام ما، نه مانند بتپرستان كه براي غير ما قرباني ميكنند. و كساني از مشركان بودند كه براي غير خداوند جلّ جلاله نماز گزارده و براي غير وي قرباني ميكردند لذا خداوند جلّ جلاله به پيامبرش فرمان داد كه نماز و قربانياش بايد خالصانه براي وي باشد. قتاده، عطاء و عكرمه ميگويند: مراد از وَانْحَرْ اداي نماز عيد اضحي و ذبح قرباني در آن است. اما ابنكثير ميگويد: «صحيح آن است كه مراد از نحر، ذبح حيوانات هديه و قرباني در حج و مناسك ميباشد». ابنكثير در اين باره حديثي را نيز نقل كرده است.
إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3)
«بيگمان دشمنت خود ابتر است» يعني: بدون شك، اين دشمن توست كه از هر دو خير دنيا و آخرت بريده، بلاعقب و بيسرانجام است. يا اين دشمن توست كه از وي بعد از مرگش نام و آوازه نيكي باقي نميماند. چنانكه گفتيم؛ در جاهليت به كسي از مردان كه فرزند مذكري نداشت، ابتر ميگفتند. حسنبصري رحمه الله ميگويد: «مراد مشركان از ابتر بودن پيامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم اين بود كه ايشان قبل از آنكه به هدف نهايي خود برسند، در نيمه راه دعوت ناكام ميمانند اما خداوند جلّ جلاله در اينجا روشن ساخت كه اين دشمنان پيامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم اند كه ناكام و بي نام و نشان ميمانند». امام رازي رحمه الله ميگويد: «اين سوره مانند تتمهاي براي سورههاي ماقبلش و همچون اصل و پايهاي براي سورههاي ما بعدش ميباشد».
بازگشت به لیست سوره ها وب سایت تفسیر انوار القرآن جستجو دانلود نظرات شما درباره