تفسیر انوار القرآن - نوشته: عبدالرؤوف مخلص

سوره‌ ماعون

مکی‌ است‌ و داراي‌ 7 آيه‌ است‌.

 

وجه‌ تسميه: اين‌ سوره‌ بدان‌ جهت‌ «ماعون‌» ناميده‌ شد كه‌ خداي‌ عزوجل‌ در آخر آن‌ كساني‌ را كه‌ اسباب‌ و آلات‌ منزل‌ را از ديگران‌ بازداشته‌ و آن‌ را به‌ عاريت‌ نمي‌دهند، نكوهش‌ نموده‌ است‌. اين‌ سوره‌ «دين‌» نيز ناميده‌ مي‌شود به‌ سبب‌ نكوهش‌ كساني‌ كه‌ دين‌؛ يعني‌ جزاي‌ اخروي‌ را منكرند.

به‌ قول‌ جمهور، اين‌ سوره‌ مكي‌ است‌ اما به‌ قول‌ ابن‌عباس‌ و قتاده‌ مدني‌ مي‌باشد. «هبه‌ الله» مفسر نابينا در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آن‌ گفته‌ است: نصف‌ اين‌ سوره‌ در مكه‌ درباره‌ عاصي‌بن‌وائل‌ و نصف‌ آن‌ در مدينه‌ در باره‌ عبدالله بن‌ابي‌ منافق‌ نازل‌ شده ‌است‌.

 

أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ (1)‏

«آيا كسي‌ را كه‌ جزا را دروغ‌ مي‌خواند، ديدي‌؟» يعني: آيا كسي‌ را كه‌ حساب‌ و كتاب‌ آخرت‌ را انكار مي‌كند، شناختي‌؟ اين‌ استفهام‌ براي‌ برانگيختن‌ تعجب‌ و درعين‌ حال‌ جهت‌ تشويق‌ شنونده‌ به‌ شناخت‌ امري‌ است‌ كه‌ بعد از آن‌ بيان‌ مي‌شود.

در بيان‌ سبب‌ نزول‌ اقوال‌ چندي‌ آمده‌است‌؛ ابن‌عباس‌ رضي‌الله عنهما مي‌گويد: «اين‌ آيه‌ درباه‌ عاصي‌بن‌وائل‌ سهمي‌ نازل‌ گرديد». اما سدي‌ مي‌گويد: «اين‌ آيه‌ درباره‌ وليدبن‌مغيره‌ نازل‌ شد». به‌ قولي: اين‌ آيه‌ درباره‌ ابوجهل‌ نازل‌ شد كه‌ وصي‌ يتيمي‌ بود پس‌ آن‌ يتيم‌ با تني‌ برهنه‌ نزدش‌ آمد و از وي‌ مال‌ خود را طلب‌ كرد اما او يتيم‌ را از خود راند. ابن‌جريح‌ مي‌گويد: «اين‌ آيه‌ درباره‌ ابوسفيان‌ نازل‌ گرديد كه‌ در هر هفته‌ شتري‌ مي‌كشت‌ در اين‌ حال‌ يتيمي‌ از وي‌ چيزي‌ خواست‌ اما او آن‌ يتيم‌ را با چوبدست‌ خود راند».

 

فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ ‏(2)

«اين‌ همان‌ كس‌ است‌ كه‌ يتيم‌ را به‌ سختي‌ مي‌راند» يعني: اگر جوياي‌ اين‌ شخص ‌منكر روز جزا بشوي‌، يا در اوصاف‌ و خصوصياتش‌ تأمل‌ كني‌، او همان‌ كسي ‌است‌ كه‌ يتيم‌ را به‌ شدت‌ مي‌راند و حقش‌ را به‌ وي‌ نمي‌دهد. گفتني‌ است‌ كه ‌اعراب‌ جاهليت‌ به‌طور كل‌، به‌ زنان‌ و كودكان‌ ميراث‌ نمي‌دادند.

 

وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ ‏(3)

«و به‌ طعام‌ دادن‌ مسكين‌ ترغيب‌ نمي‌كند» يعني: اين‌ شخص‌ منكر روز جزا، همان‌ كس‌ است‌ كه‌ نه‌ خود به‌ سبب‌ بخل‌ و آزي‌ كه‌ دارد، مساكين‌ را اطعام‌ مي‌كند و نه‌ خانواده‌ خود يا ديگران‌ را بر اين‌ كار برمي‌انگيزد.

 

فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ (4)‏ الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ‏(5)

«پس‌ واي‌ بر نمازگزاراني‌ كه‌ از نماز خويش‌ غافلند» و به‌ آن‌ اهميتي‌ نمي‌دهند به‌طوري‌كه‌ اگر نماز بگزارند، از نماز خود اميد ثوابي‌ را نمي‌برند و در برابر ترك‌ آن‌ نيز از مجازاتي‌ بيم‌ ندارند همچنين‌ آنان‌ از نماز غافلند تا وقت‌ آن‌ از دست‌ برود پس‌ اگر با مؤمنان‌ باشند، به‌ ريا نماز مي‌خوانند اما اگر با مؤمنان‌ نبودند، نماز نمي‌خوانند. حق‌ تعالي‌ فرمود: عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ : (از نماز خويش‌ غافلند) ونفرمود: «في‌ صلاتهم‌ ساهون: در نماز خويش‌ غافلند» زيرا سهو و غفلت‌ در اثناي ‌نماز، آمرزيده‌ و بخشوده ‌است‌ چراكه‌ اين‌ سهو غير اختياري‌ مي‌باشد. پس‌عبارت: عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ به‌ اين‌ معني‌ است‌ كه‌ آنان‌ با به‌ تأخير انداختن‌ وقت ‌نماز، يا با خواندن‌ آن‌ به‌ بي‌مبالاتي‌، از نماز خويش‌ غافلند. يا مراد بي‌نمازاني‌اندكه‌ از نماز خويش‌ غافلند. اما چنان‌ كه‌ گفتيم‌؛ سهو در نماز در تحت‌ تكليف‌ داخل ‌نمي‌شود چرا كه‌ امري‌ غير اختياري‌ است‌ و ثابت‌ شده‌ است‌ كه‌ رسول‌ خدا‌‌ صلّی الله علیه و آله و سلّم خود در نماز سهو نمودند و براي‌ كسي‌ كه‌ در نماز سهو مي‌كند، سجده‌ سهو را مشروع‌ كردند. همچنين‌ صحابه‌ در نماز سهو مي‌كردند. ابن‌كثير نقل‌ مي‌كند كه‌ رسول‌ خدا‌‌ صلّی الله علیه و آله و سلّم در پاسخ‌ سعدبن‌ابي‌وقاص‌ رضی الله عنه كه‌ از ايشان‌ پرسيد: عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ چه‌ كساني‌اند؟ فرمودند: «كساني‌ كه‌ نماز را از وقت‌ آن‌ به‌ تأخير مي‌اندازند».

ابن‌عباس‌ رضي‌الله عنهما در بيان‌ سبب‌ نزول‌ مي‌گويد: «اين‌ آيه‌ درباره‌ منافقاني ‌نازل‌ شد كه‌ وقتي‌ مؤمنان‌ حاضر مي‌بودند، از روي‌ ريا و خودنمايي‌ نماز مي‌خواندند اما وقتي‌ مؤمنان‌ غايب‌ مي‌بودند، نماز را ترك‌ مي‌كردند همچنين‌ آنان‌ از عاريت ‌دادن‌ اشيا و وسايل‌ ضروري‌ منزل‌ به‌ مؤمنان‌ خودداري‌ مي‌كردند.

 

الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ (6)

«آنان‌ كه‌ ريا مي‌كنند» يعني: به‌ علاوه‌ آن‌كه‌ آنان‌ از نماز خود غافلند، در همان ‌نمازهايي‌ نيز كه‌ مي‌خوانند، رياكاري‌ مي‌كنند. يا آنان‌ در هر عمل‌ از اعمال‌ نيكي ‌كه‌ انجام‌ مي‌دهند، رياكاري‌ مي‌كنند تا مردم‌ آنان‌ را بستايند. گفتني‌ است‌ كه‌ حقيقت‌ ريا، طلب‌ منافع‌ دنيا به‌ وسيله‌ عبادت‌ و طلب‌ منزلت‌ در دلهاي‌ مردم‌ است‌. البته‌ پرهيز از ريا دشوار است‌ مگر براي‌ كسي‌ كه‌ به‌ نفس‌ خود رياضت‌ و سختي ‌بچشاند و آن‌ را به‌ اخلاص‌ وا دارد به‌ همين‌ جهت‌ رسول‌ خدا‌‌ صلّی الله علیه و آله و سلّم در حديث‌ شريف ‌فرموده‌اند: «الرياء أخفي‌ من‌ دبيب‌ النملة ‌السوداء في‌ الليلة‌ المظلمة‌ علي‌ المسح‌ الاسود: ريا پوشيده‌تر از خزيدن‌ موري‌ سياه‌ در شبي‌ تاريك‌ بر پلاس‌ سياهي‌ است‌».

ريا انواعي‌ دارد كه‌ از آن‌ جمله ‌است:

1 ـ نيكو جلوه ‌دادن‌ شخصيت‌ و هيأت‌ خود به‌ قصد حب‌ جاه‌ و ثنا و ستايش‌ مردم‌.

2 ـ پوشيدن‌ جامه‌ كوتاه‌، يا خشن‌ تا به‌ اين‌ وسيله‌ در دنيا و در نظر مردم‌ به‌ هيأت‌ وهيبت‌ زهد درآيد.

3 ـ ريا كردن‌ با گفتار به‌ وسيله‌ اظهار خشم‌ بر اهل‌ دنيا و اظهار تأسف‌ بر آنچه‌ كه ‌از خير و طاعت‌ از او فوت‌ مي‌شود.

4 ـ نشان‌ دادن‌ نماز و صدقه‌ خود به‌ ديگران‌، يا نيكو آراستن‌ نماز در پيش‌ چشم ‌مردم‌.

فرق‌ در ميان‌ منافق‌ و رياكار اين‌ است‌ كه: منافق‌ آشكار كننده‌ ايمان‌ و پنهان‌ كننده‌ كفر است‌ در حالي‌كه‌ رياكار: آشكار كننده‌ خشوعي‌ است‌ كه‌ در قلب‌ وي ‌وجود ندارد؛ تا كسي‌ كه‌ اين‌ خشوع‌ ظاهري‌ او را مي‌بيند، او را متدين‌ و خداترس ‌بپندارد و در حقش‌ ارادتي‌ به‌هم‌ رساند. علما گفته‌اند: نشان‌ دادن‌ عمل‌ نيك‌ به ‌ديگران‌ اگر با هدف‌ برانگيختنشان‌ به‌ پيروي‌ از خود، يا به‌ انگيزه‌ نفي‌ تهمت‌ از خود باشد، باكي‌ ندارد.

 

وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ (7)

«و آنان‌ كه‌ ماعون‌ را باز مي‌دارند» ماعون: نام‌ چيزهايي‌ است‌ كه‌ مردم‌ به‌يك‌ديگر عاريت‌ مي‌دهند، از قبيل‌ بيل‌، كلنگ‌، دلو، ديگ‌، آب‌، نمك‌ و آتش ‌كه‌ عادتا از كسي‌ بازداشته‌ نمي‌شود و غني‌ و فقير هر دو ـ در غالب‌ حالات ‌آنها را مي‌طلبند و بر درخواست‌ كننده‌ آنها نيز هيچ‌ سرزنشي‌ متوجه‌ نمي‌شود بلكه ‌بازدارنده‌ آن‌ مورد ملامت‌ و سرزنش‌ است‌ چنان‌ كه‌ در حديث‌ شريف‌ آمده ‌است: «سه‌ چيز بازداشته‌ نمي‌شوند: آب‌، آتش‌ و نمك‌». از همين‌ باب‌ است‌ اين‌كه ‌همسايه‌ات‌ از تنورت‌ ناني‌ طلب‌ كند، يا روز و نصف‌ روزي‌ كالاي‌ خود را نزدت ‌بگذارد.

 

بازگشت به لیست سوره ها                وب سایت تفسیر انوار القرآن                    جستجو                دانلود                نظرات شما                درباره