تفسیر انوار القرآن - نوشته: عبدالرؤوف مخلص
مدنی است و داراي 8 آيه است.
وجه تسميه: اين سوره بهسبب افتتاح با خبر دادن از رخداد زلزله سخت پيشاپيش روز قيامت، «زلزله» يا «زلزال» ناميده شد. و اين سوره مدني است. اما ابنكثير گفته است كه اين سوره مكي است.
سبب نزول سوره «زلزال» اين بود كه كفار از روز قيامت و حساب بسيار سؤال ميكردند و ميگفتند: أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ : «روز قيامت چه وقت است؟» «القيامه/6» و مانند اين از سؤالات ديگر در اين مورد... پس خداوند جلّ جلاله در اين سوره از نشانههاي قيامت برايشان سخن گفت نه از وقت آن تا بدانند كه علم قيامت فقط نزد اوست و هيچ راهي بهسوي تعيين وقت آن براي آنان وجود ندارد.
فضيلت آن: در باره فضيلت اين سوره احاديثي آمده است از آن جمله حديث شريف ذيل به روايت انسبنمالك رضی الله عنه است كه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به مردي از ياران خود فرمودند: «اي فلان! آيا ازدواج كردهاي؟ گفت: يا رسولالله! به خدا سوگند كه من چيزي ندارم تا با آن ازدواج كنم!! فرمودند: آيا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ همراه تو نيست؟ گفت: چرا، هست. فرمودند: اين سوره ثلث (يكسوم) قرآن است. فرمودند: إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ همراه تو نيست؟ گفت: چرا، هست. فرمودند: اين سوره ربع (يكچهارم) قرآن است. فرمودند: آيا قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ همراه تو نيست؟ گفت: چرا، هست. فرمودند: اين سوره نيز ربع (يكچهارم) قرآن است. فرمودند: آيا إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا همراه تو نيست؟ گفت: چرا، هست. فرمودند: اين سوره نيز ربع (يكچهارم) قرآن است؛ پس ازدواج كن».
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا (1)
«آنگاه كه زمين به لرزش شديد خود» كه سختتر از آن زلزلهاي نيست «لرزانيده شود» پس چنان بلرزد و بهتكان آيد كه همهچيز بر روي آن درهم شكسته و خرد شود. اشاره اين آيه كريمه به زلزله زمين در پايان كار جهان و به هم خوردن نظم كيهاني در هنگامه قيام قيامت است. چنان كه حق تعالي در جاي ديگري ميفرمايد: ... زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ «زلزله قيامت بس سهمگين است» «حج / 1».
وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا (2)
«و زمين بارهاي سنگين خود را» يعني: آنچه را كه در شكم آن از مردگان، گنجها، دفينهها و اعمالي است كه بر روي آن انجام شده است «برون افگند» در حديث شريف به روايت مسلم و ترمذي از ابوهريره رضی الله عنه آمده است كه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «تلقي الأرض أفلاذ كبدها أمثال الاسطوان من الذهب والفضة فيجيء القاتل فيقول: في هذا قتلت، و يجيء القاطع فيقول: في هذا قطعت رحمي ويجيء السارق فيقول: في هذا قطعت يدي، ثم يدعونه فلا يأخذون منه شيئا: زمين پارههاي جگر خود را بسان ستونهايي از طلا و نقره برون ميافگند پس قاتل ميآيد و ميگويد: در راه اين (طلا و نقره) آدم كشتم. از هم گسلنده رحم ميآيد و ميگويد: بهخاطر اين، پيوند رحم خود را قطع كردم. دزد ميآيد و ميگويد: دست من در راه اين، قطع شده است سپس همه آنها آن طلا و نقره را فرو ميگذارند و چيزي از آن نميگيرند». شايان ذكر است كه زمين مردگان را در نفخه دوم برون ميافگند.
وَقَالَ الْإِنسَانُ مَا لَهَا (3)
«و انسان گويد: زمين را چه شده است؟» يعني: چون اين هنگامه بزرگ و اين دهشت سهمگين انسانها را در چنبره خويش فروميگيرد و غافلگيرشان ميكند، در آن هنگام هر فردي از افراد انسان ميگويد: «براي چه زمين به جنبش درآمد وبارهاي گران خود را به بيرون افگند؟». به قولي: مراد از انسان، انسان كافر به روز رستاخيز است زيرا مؤمن ميداند كه بر سر زمين چه ميآيد.
يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا (4)
«آن روز است كه زمين خبرهاي خود را بازگويد» يعني: زمين خبرهاي اعمالي راكه بر روي آن از خير و شر انجام شده است بازميگويد زيرا خداي سبحان در آن روز زمين را بهنطق ميآورد تا بر بندگان گواهي دهد. و اين نظر جمهور مفسران است. در حديث شريف به روايت ابوهريره رضی الله عنه آمده است: «رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم اين آيه را خواندند و آنگاه فرمودند: آيا ميدانيد كه اخبار زمين چيست؟ اصحاب گفتند: خدا جلّ جلاله و رسولش داناترند. فرمودند: اخبار آن اين است كه بر هر بنده و بر هر كنيزي (يعني بر هر مرد و زني) گواهي ميدهد از آنچه كه بر پشت آن عملكرده است، بدين نحو كه ميگويد: او فلان و فلان روز بر روي من چنين و چنان كرد. پس اين است اخبار آن». اما طبري ميگويد: «سخن گفتن زمين از باب تمثيل است و مراد اين است كه زمين به زبان حال سخن ميگويد، نه به زبان قال».
بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا (5)
«بهسبب آنكه پروردگارت به او وحي كرده است» يعني: زمين اخبار خود را به وحي خداوند جلّ جلاله باز ميگويد زيرا خداوند جلّ جلاله به او فرمان ميدهد كه سخن بگو و گواهي بده. وحي: الهام به شيوه پنهاني است چنان كه گفته ميشود: «أوحي له وإليه و وحي له و إليه: يعني با او پنهاني سخن گفت و به سويش الهام كرد».
يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتاً لِّيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ (6)
«آن روز مردم بر احوال پراكنده برآيند» يعني: مردم در روز قيامت بر احوال مختلف و پراكندهاي از گورهاي خود بهسوي موقف حساب بيرون ميآيند؛ برخي از آنان ايمن و مطمئنند و برخي ترسناك، برخي به رنگ اهل بهشتاند كه رنگ سپيد است و برخي بهرنگ اهل دوزخ كه رنگ سياه است، برخي به سمت راست باز ميگردند و برخي به سمت چپ چنان كه در اديان و اعمال خويش نيز متفرقاند. اما ابنكثير در تفسير آن ميگويد: «مردم از موقف حساب گروهگروه بازميگردند». يعني: در حالي كه به انواع و اصناف مختلفي تقسيم شدهاند، از شقي گرفته تا سعيد و از بهشتي تا دوزخي. آري! بازميگردند: «تا اعمالشان بهآنان نشان داده شود» يعني: تا خداوند جلّ جلاله اعمالشان را به آنان ارائه نمايد و بگويد: اينك اين شما و اين هم اعمالتان. يا معني اين است: تا خداوند جلّ جلاله جزا و نتيجه اعمالشان را به آنان نشان دهد.
فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ (7)
«پس هر كس» در دنيا «همسنگ ذرهاي از عمل خير عمل كرده باشد، آن را» در روز قيامت در نامه اعمال خويش «ميبيند» و بدان شادمان و مسرور ميشود. يا آن عمل را بعينه ميبيند كه بر وي عرضه شدهاست.
وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ (8)
«و» همچنين «هر كس» در دنيا «همسنگ ذرهاي از عمل شر عمل كرده باشد، آنرا ميبيند» در روز قيامت. پس اين ديدن، او را ناخوش، ناراحت و بيقرار ميگرداند اما گاهي هم خداوند جلّ جلاله بر او ميآمرزد. ذره: عبارت از گرد و غباري است كه در شعاع خورشيد ديده ميشود. در حديث شريف آمده است: «هيچ كسنيست مگر اينكه خود را در روز قيامت ملامت ميكند زيرا اگر نيكوكار باشد، با خود ميگويد: چرا بر نيكوكاري خود نيفزودم؟ و اگر غير از اين باشد هم ميگويد: چرا از گناهان دست نكشيدم؟» و اين امر در هنگام مشاهده ثواب و عقاب است. ابنمسعود رضی الله عنه ميگويد: «آيه فَمَن يَعْمَلْ ... محكمترين آيه در قرآن كريم است».
شايان ذكر است كه علما بر عام بودن اين آيه اتفاقنظر دارند. كعب احبار ميگويد: «خداوند جلّ جلاله بر محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم دو آيه نازل كرده است كه تمام آنچه را در تورات، انجيل، زبور و صحيفههاست، دربر گرفتهاند، اين دو آيه عبارتاند از: فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ همچنين درحديث شريف به روايت ابنجرير و ابنابيحاتم آمده است كه ابوبكرصديق رضی الله عنه به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم گفت: يا رسولالله! آيا من در روز قيامت همسنگ ذرهاي از عمل شر را كه عمل كرده باشم، ميبينم؟ رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «اي ابابكر! ناخوشيهايي كه در دنيا ميبيني، كفاره مثقالهاي ذره شر است اما خداوند جلّ جلاله مثقالهاي ذره خير را برايت ذخيره ميكند تا اينكه در روز قيامت آنها را بازمييابي».
سعيدبن جبير رضی الله عنه در بيان سبب نزول ميگويد: چون آيه وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ ... نازل شد، مسلمانان بر اين پندار بودند كه در برابر چيزهايي اندكي كه بهنيازمندان ميدهند، پاداشي ندارند و عده ديگري نيز براين باور بودند كه در برابر گناه اندك مورد سرزنش قرار نميگيرند، مانند يك دروغ، يك نگاه حرام، يك غيبت و امثال اينها؛ و ميگفتند: جز اين نيست كه خداي عزوجل فقط در برابر ارتكاب گناهان كبيره ما را به دوزخ هشدار داده است، نه در برابر گناهان صغيره! همان بود كه خداوند جلّ جلاله اين آيه را نازل فرمود. در حديث شريف آمده است كه چون رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم درباره زكات الاغ مورد سؤال قرار گرفتند، فرمودند: «خداي عزوجل درباره آن جز اين آيه بينظير و جامع را بر من نازل نكرده است: فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ .
بنابراين، اين آيه را آيه: «فاذ جامع» يعني يكتا، بينظير و فراگير ناميدند.
بازگشت به لیست سوره ها وب سایت تفسیر انوار القرآن جستجو دانلود نظرات شما درباره