تفسیر انوار القرآن - نوشته: عبدالرؤوف مخلص

سوره‌ شرح یا انشراح

مکی‌ است‌ و داراي 8 آيه‌ است‌.

 

وجه‌ تسميه: اين‌ سوره‌ بدان‌ جهت‌ «شرح‌» يا «انشراح‌» ناميده‌ شد كه‌ از شرح‌ صدر نبي‌اكرم‌ صلّی الله علیه و آله و سلّم يعني‌ روشن‌ كردن‌ و گشاده‌ داشتن‌ آن‌ با نور هدايت‌ و حكمت‌ و ايمان‌، خبر مي‌دهد.

اين‌ سوره‌ بعد از سوره‌ «ضحي‌» نازل‌ گرديد و گويي‌ تكمله‌اي‌ براي‌ آن‌ مي‌باشد زيرا سايه‌سار روحبخشي‌ از لطف‌ و عنايت‌ پروردگار را بر حبيبش‌ حضرت ‌محمد‌ صلّی الله علیه و آله وسلّم مي‌گستراند.

 

أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ ‏(1)

«آيا براي‌ تو سينه‌ات‌ را نگشاديم‌؟» يعني: اي‌ محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم! ما سينه‌ات‌ را برايت‌ گشاديم‌ و آن‌ را وسيع‌ و نوراني‌ گردانيديم‌ تا امر نبوت‌ را پذيرا گرديده‌ و دعوت‌الهي‌ را برپا داري‌ و بر برداشت‌ دشواريهاي‌ نبوت‌ و حفظ وحي‌ قادر گردي‌. ابوحيان‌ مي‌گويد: «شرح‌ صدر؛ تنوير آن‌ است‌ با حكمت‌ و وسيع‌ كردن‌ آن‌ است ‌براي‌ دريافت‌ وحي‌ الهي‌». اين‌ قول‌ جمهور مفسران‌ است‌ اما رأي‌ اولي‌ اين‌ است ‌كه‌ معني‌ شرح‌ صدر عام‌ است‌ و شامل‌ امور فوق‌ و نيز وسيع‌ كردن‌ صدر براي ‌تحمل‌ غير آن‌ از دشواريها، مانند دشواريهاي‌ دعوت‌ و تحمل‌ آزار كفار وسختي‌ها و ناهمواريهاي‌ ديگر نيز مي‌شود. اكثريت‌ علما برآنند كه‌ شرح‌ صدر امري‌ معنوي‌ است‌ اما درباره‌ «شق‌الصدر» يعني‌ شكافتن‌ سينه‌ آن‌ حضرت‌ صلّی الله علیه و سلّم به‌وسيله‌ فرشتگان‌، نيز احاديثي‌ آمده ‌است‌. خلاصه‌ اين‌ احاديث‌ اين‌ است‌ كه: جبرئيل‌علیه السلام  در دوران‌ كودكي‌ آن‌ حضرت‌ صلّی الله علیه و سلّم سينه‌ ايشان‌ را شكافت‌ و قلب‌ ايشا ن‌را بيرون‌ آورد و آن‌ را از ناخالصي‌ها شست‌ و پاك‌ ساخت‌ سپس‌ آن‌ را از علم‌ وايمان‌ پر گردانيد و مجددا در سينه‌ ايشان‌ نهاد. امام‌ فخرالدين‌ رازي‌ مي‌گويد: «شق‌الصدر از ارهاصات‌ نبوت‌، يعني‌ از مقدمات‌ و بشارتهاي‌ آن‌ است‌».

 

وَوَضَعْنَا عَنكَ وِزْرَكَ ‏(2)

«و آيا بار گرانت‌ را از تو برنداشتيم‌؟» يعني: لغزشهايي‌ را كه‌ در دوران‌ جاهليت ‌از تو سر زده ‌است‌ دور ساختيم‌ و لغزشهاي‌ بعد از آن‌ را نيز از تو دور ساختيم‌.

 

الَّذِي أَنقَضَ ظَهْرَكَ ‏(3)

«آن‌ باري‌ كه‌ پشت‌ تو را گران‌ كرده‌ بود» يعني: آن‌ بار چنان‌ سنگين‌ بود كه‌ اگر به‌شكل‌ محسوس‌ حمل ‌شدني‌ مي‌بود، قطعا صداي‌ شكستن‌ مهره‌ پشتت‌ از بر دوش كشيدن‌ آن‌ شنيده‌ مي‌شد. مراد از «وزرك‌» گناه‌ و معصيت‌ نيست‌ زيرا پيامبران علیهم السلام از ارتكاب‌ گناه‌ معصوم‌اند بلكه‌ مراد اعمالي‌ است‌ كه‌ رسول‌ خدا‌‌ صلّی الله علیه و آله و سلّم اجتهادا برخلاف‌ اولي‌ انجام‌ داده‌اند، مانند اجازه ‌دادن‌ براي‌ منافقان‌ در تخلف‌ ازغزوه‌ تبوك‌، گرفتن‌ فديه‌ از اسيران‌ بدر، ترشرويي‌ در برابر آن‌ نابينا كه‌ داستان‌ آن‌ در سوره‌ «عبس‌» گذشت‌ و مانند اينها. به‌قولي: مراد از برداشتن‌ بار گران‌، آسان ‌كردن‌ دشواريها و تكاليف‌ نبوت‌ بر آن‌ حضرت‌ صلّی الله علیه و سلّم است‌ به‌ طوري‌كه‌ اين‌ كارسنگين‌ بر ايشان‌ آسان‌ گرديد.

 

وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ ‏(4)

«و نامت‌ را براي‌ تو بلند گردانيديم» يعني: نام‌ و آوازه‌ تو را در دنيا و آخرت ‌بلند گردانيديم‌، با اموري‌ مانند مكلف‌كردن‌ مؤمنان‌ به‌ بردن‌ نامت‌ در كلمه‌ شهادت‌، در اذان‌، خطبه‌ها، تشهد و در چندين‌ جا از قرآن‌ و از آن‌ جمله‌ است ‌دستور دادن‌ مؤمنان‌ به‌ درود و سلام‌ گفتن‌ بر آن‌ حضرت‌ صلّی الله علیه و سلّم و فرمان ‌بردن‌ از ايشان‌. قتاده‌ مي‌گويد: «خداوند جلّ جلاله  نام‌ آن‌ حضرت‌ صلّی الله علیه و سلّم را در دنيا و آخرت‌ بلند گردانيد پس‌ هيچ‌ خطيب‌ و نمازخوان‌ و تشهدخواني‌ نيست‌ مگر اين‌كه‌ مي‌گويد: أشهد أن‌ لا إله‌ إلا الله و أن‌ محمدا رسول‌ الله». در حديث‌ شريف‌ آمده‌ است‌ كه‌ رسول‌ خدا‌‌ صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «جبرئيل‌ نزدم‌ آمد و گفت: پروردگارم‌ و پروردگارت‌ مي‌پرسد: چگونه ‌نامت‌ را بلند ساخته‌ام‌؟ رسول‌ خدا‌‌ صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: خداوند جلّ جلاله  خود داناتر است‌. جبرئيل‌ گفت: حق‌ تعالي‌ مي‌فرمايد: من‌ نامت‌ را بدين‌سان‌ بلند ساخته‌ام‌ كه‌ چون ‌نام‌ من‌ ذكر شود، نام‌ تو نيز با نام‌ من‌ ذكر مي‌شود».

 

فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ‏(5)

«پس‌ بي‌گمان‌ با دشواري‌ آساني‌ است» يعني: قطعا با سختي‌، ضعف‌، فقر و مانند آن‌ از تنگناها، آساني‌ و گشايش‌ پيوسته‌ است‌. تنكير «يسرا» براي‌ تعظيم‌ و بزرگ‌ نماياندن‌ اين‌ آساني‌ است‌، گويي‌ فرمود: در جنب‌ دشواري‌ آساني‌اي‌ است ‌بزرگ‌.

 

إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ‏(6)

«آري‌، با دشواري‌ آساني‌ است» يعني: بي‌گمان‌ در جنب‌ دشواري‌اي‌ كه‌ ذكر شد، آساني‌ ديگري‌ است‌. و از آنجا كه‌ «العسر» معرفه‌ است‌ پس‌ مفرد است‌، يعني‌ «العسر» در هر دو آيه‌ به‌ معني‌ يك‌ دشواري‌ است‌ ولي‌ چون‌ «يسرا» در هر دو آيه‌ نكره ‌است‌ پس‌ معناي‌ تعدد را مي‌رساند؛ يعني‌ به‌همراه‌ هر سختي‌ دو آساني‌ است‌ لذا «عسر» اول‌ عين‌ «عسر» دوم‌ است‌ اما «يسر» در هر آيه‌، امري‌ است ‌جديد يعني: آساني‌ در آيه‌ اول‌ غير از آساني‌ در آيه‌ دوم‌ است‌ پس‌ اين‌ دو آساني‌ مي‌تواند شامل‌ آساني‌ دنيا و آخرت‌ و آساني‌ عاجل‌ و آجل‌ باشد. در حديث‌ شريف ‌مرفوع‌ به‌ روايت‌ ابن‌ مسعود رضی الله عنه آمده‌ است: «لو كان‌ العسر في‌ حجر لتبعه‌ اليسر حتي ‌يدخل‌ فيه‌ فيخرجه‌ و لن‌ يغلب‌ عسر يسرين‌، إن‌ الله‌ يقول: فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً  : اگر دشواري‌ در سوراخي‌ باشد، قطعا آساني‌ او را دنبال‌ مي‌كند تا اين‌كه‌ در آن‌ سوراخ‌ داخل‌ شود و آن‌ را از سوراخ‌ بيرون‌ آورد و هرگز يك ‌دشواري‌ بر دو آساني‌ غالب‌ نمي‌شود زيرا خداوند جلّ جلاله  مي‌فرمايد: بي‌گمان‌ به‌همراه‌ دشواري‌ آساني‌ است‌. آري‌، در جنب‌ دشواري‌ دو آساني‌ است‌».

سبب‌ نزول: روايت‌ شده ‌است‌ كه‌ چون‌ مشركان‌ مسلمانان‌ را به‌ فقر و نداري‌ طعنه ‌زدند، اين‌ آيه‌ نازل‌ شد. ابن‌جرير طبري‌ از حسن‌ بصري رحمه الله روايت‌ كرده‌است‌ كه ‌گفت: چون‌ اين‌ آيه‌ نازل‌ شد، رسول‌ خدا‌‌ صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «مژده‌تان‌ باد كه‌ بر شما آساني‌ آمد، هرگز يك‌ دشواري‌ بر دو آساني‌ غالب‌ نمي‌شود».

 

فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ ‏(7)

«پس‌ چون‌ فراغت‌ يافتي‌، به‌ طاعت‌ در كوش» يعني: چون‌ از نماز خود فارغ‌ شدي‌، يا چون‌ از تبليغ‌ و دعوت‌ فارغ‌ شدي‌، يا چون‌ از از جهاد فارغ‌ شدي‌ پس‌ در دعا بكوش‌ و از خداي‌ عزوجل‌ حاجت‌ خويش‌ را بخواه‌. يا در عبادت‌ سخت ‌بكوش‌.

 

وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ ‏(8)

«و با اشتياق‌ به‌سوي‌ پروردگارت‌ روي‌ آور» يعني: مخصوصا به‌سوي‌ خداوند جلّ جلاله  رغبت‌ و گرايش‌ داشته‌ باش‌ و درحالي‌كه‌ از دوزخ‌ بيمناك‌ و به‌ بهشت‌ راغب ‌هستي‌، به‌سوي‌ وي‌ زراي‌ و تضرع‌ كن‌.

 

بازگشت به لیست سوره ها                وب سایت تفسیر انوار القرآن                    جستجو                دانلود                نظرات شما                درباره